سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگینامه امام علی (ع)


ساعت 12:32 عصر چهارشنبه 89/5/27

خداى وهابیت چگونه است؟!

بخارى در صحیح خود از ابو هریر نقل کرده که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمود: «یضحک اللّه إلى رجلین یقتل أحدهما الآخر فکلاهما یدخل الجنّه» خداوند مى خندد بر دو نفرى که همدیگر را مى کشند و هر دو وارد بهشت مى شوند.
به گزارش شیعه آنلاین به نقل از پایگاه وهابیت و اسلام، ابن تیمیه در رساله «عقیده الحمویّه» مى نویسد: خداوند مى خندد، و روز قیامت در حال خنده بر بندگان خود تجلّى مى کند:
((مجموعه الرسائل الکبرى، رساله یازدهم:
???.)).
بخارى از ابو هریره از قول یکى از صحابه نقل مى کند که از مهمانى پذیرائى کرده بود، به محضر پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله وسلم)رسید و حضرت فرمود: «ضحک اللّه اللیله». خداوند شب گذشته به خاطر پذیرائى تو از مهمان، خندید . ((صحیح بخاری، ج
?، ص ???، کتاب المناقب، باب مناقب الأنصار.)).
بخارى در صحیح خود از ابو هریر نقل کرده که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم)فرمود: «یضحک اللّه إلى رجلین یقتل أحدهما الآخر فکلاهما یدخل الجنّه» خداوند مى خندد بر دو نفرى که همدیگر را مى کشند و هر دو وارد بهشت مى شوند .((صحیح بخاری، ج
?، ص ???، کتاب الجهاد مناقب، باب وجوب النفیر، صحیح مسلم، ج ?، ص ??، کتاب الإماره، باب بیان الرجلین یقتل أحدهما الآخر.)).
قال ابوبکر ابن العربی فی العواصم: (الرحمن على العرش استوى)قالوا: «إنّه جالس علیه، متّصل به، وأنّه أکبر بأربع أصابع، إذ لایصحّ أن یکون أصغر منه، لأنّه العظیم، ولا یکون مثله لأنّه (لیس کمثله شیء) فهو أکبر من العرش بأربع أصابع» . ((العواصم من القواصم:
???.)).
ابن عربى در تفسیر آیه شریفه (الرحمن على العرش استوى)مى گوید: خداوند بر روى عرش مى نشیند و چهار انگشت از عرش بزرگتر (پهن تر) مى باشد زیرا خداوند عظیم است و نمى شود که با عرش یکسان باشد و از این روى چهار انگشت از عرش بزرگتر مى باشد.
طبرى در تفسیر خود در ذیل آیه شریفه (وسع کرسیّه السماوات والأرض) از عبد اللّه بن خلیفه از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل کرده که فرمود: «وإنّه لیقعد علیه فما یفضل منه مقدار أربع أصابع، ثمّ قال بأصابعه» خداوند بر روى کرسى مى نشیند و از هر طرف به مقدار چهار انگشت از کرسى پهن تر مى باشد، آنگاه حضرت فرمود: به مقدار چهار انگشت خداوند.
وقال الدیلمی قال ابن عمر : «إنّ اللّه عزّ وجل ملأ عرشه یفضل منه کما یدور العرش أربعه أصابع بأصابع الرحمن عز وجل».(فردوس الأخبار ج
? ص ???)
دیلمى از عبد اللّه عمر نقل کرده که خداوند، عرش خود را پر مى کند به طورى که از هر طرف، چهار انگشت به اندازه انگشت خداوند، بیشتر مى آید


¤ نویسنده: فرهنک چهارمحل

نوشته های دیگران ( )

ساعت 12:32 عصر چهارشنبه 89/5/27

از آرزوهای قدیمی شیخ مفتی: عربستان به دنبال "پیامبر" شدن!

"شیخ عبدالعزیز آل الشیخ" مفتی اعظم عربستان سعودی طی چند هفته اخیر چندین فتوای عجیب صادر کرد که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مسائل دینی، این فتواها نشان از اهداف و نیت‌های شوم و پشت پرده وی دارد.
به گزارش شیعه آنلاین، از جمله فتاواهای عجیب شیخ عبدالعزیز، اجازه ازدواج اجباری دختران کم سن و سال و حتی ده ساله با مردان مسن بوده است. او همچنین با صدور فتوایی اسرائیل پسندانه تحریم کنندگان کالاهای غربی و به ویژه صهیونیستی برای زیر فشار قرار دادن رژیم صهیونیستی را دمده خواند.
اما جدیدترین و بالطبع تعجب برانگیزترین فتوای وی این بود که گفت: مفتی، قائم مقام پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بر امت اسلامی است.
کارشناسان مسائل دینی معتقدند که اینگونه اظهارات نیت و اهداف پلید و پشت پرده وی را نشان می‌دهد و گویا او مایل است پیامبر جدیدی بر امت باشد و یا جایگاه "پاپ" در میان مسلمانان را داشته باشد.
بدون در نظر گرفتن جنجال و هیاهویی که این اظهارات وی به وجود آورد، باید گفت که با نگاهی گذرا به تاریخچه زندگی وی می توان به آرزوی تعجب برانگیز او برای "پاپ" شدن و داشتن هزاران هزار مرید پی برد.
کارشناسان دینی معتقدند شخصیت کاریکارتوریستی مفتی عربستان مانع از آن است که او را به آرزویش برای پیامبر یا پاپ شدن برساند زیرا او به هیچ وجه حتی کمترین ویژگی یک رهبر کاریزما را ندارد.
گفته می شود شیخ عبدالعزیز در گذشته که امام مسجد "نمره" بوده دارای احترام خاصی نزد مردم و چهره‌های دینی کشورش بود اما هنگامیکه به درجه مفتی اعظم عربستان نایل گشت، به دلیل موضع گیریهای نامناسب، اظهار نظرات نابجا و بیهوده و داشتن یک گروه از مشاوران ناوارد و بی سواد، نام و اعتبار خود را زیر سؤال برد. وی اکنون حتی میان جوانان مذهبی این کشور که همواره علاقه خاصی به مفتیان داشته‌اند، محبوبیت ندارد.
او با این رفتار خود به قدری جایگاه مفتی اعظم را پایین آورده که به اعتقاد کارشناسان جامعه شناسی عربستان، نهاد دینی و مفتیان این کشور قدرت و نفوذ خود را در میان عوام مردم و سیاستمداران از دست داده‌اند.
حتی گفته می‌شود از عوامل این مسأله بحث و جدل‌های بیهوده وی با دیگر مفتیان و چهره‌های دینی عربستان است که موجب دل چرکین شدن آنان گشت و به اصطلاح از چشمان آنان افتاد.
در گذشته جایگاه مفتی اعظم به قدری بالا بود که هیچ کس حتی جرأت کوچک ترین انتقاد از آن را نداشت اما با رفتار و اقدامات آل الشیخ، اکنون این جایگاه حتی از سوی روزنامه نگاران و عوام مردم مورد انتقاد و اهانت قرار می‌گیرد.
در پایان تنها جای این پرسش باقی است که با این اوصاف آیا شیخ عبدالعزیز آل الشیخ دیگر می‌تواند به آرزویش یعنی تبدیل شدن به یک پیامبر یا پاپ دست یابد؟!


¤ نویسنده: فرهنک چهارمحل

نوشته های دیگران ( )

ساعت 12:31 عصر چهارشنبه 89/5/27

فتوای جدید وهابیان: هنگام قطع برق روزه نگیرید

مشاور دیوان ملکی عربستان در فتوایی جدید اعلام کرد: در مناطقی که برق به صورت مکرر قطع می‏شود، روزه گرفتن لازم نیست.
شیخ عبدالمحسن عبیکان از مفتیان وهابی و مقامات بلندپایه وزارت دادگستری عربستان در فتوایی که در روزنامه "الخلیج" چاپ عربستان منتشر شد، فتوای عدم وجوب روزه برای مناطقی که قطعی مکرر برق دارند را صادر کرد.
وی دلیل این فتوا را مشقت‏بار بودن روزه برای ساکنان این مناطق و گرمی بیش از حد هوا در روزهای تابستان ذکر کرده است. گفتنی است هفته گذشته تعدادی از ساکنان مناطق "حائل" و "القصیم" که به صورت مکرر برق در این مناطق قطع می‏شود، درباره وجوب یا عدم وجوب روزه از عبیکان استفتا کرده بودند. لازم به ذکر است این مفتی وهابی چندی پیش قربانیان آنفلوانزای خوکی را شهید عنوان کرده بود.

فتوای وهابیان در کویت: با شیعیان دادوستد نکنید

وهابیان تندرو در کشور کویت در فتوایی خواستار عدم داد و ستد و تجارت با شهروندان شیعه این کشور شدند.
فتوای عدم تجارت با شیعیان از سوی تعدادی از علمای افراطی کویت در چند مسجد در کویت اعلام شد.
یک منبع کویتی در مصاحبه با خبرنگاران با اعلام این خبر اظهار داشت: مساجدی در "الجهرا" و "حولی"، شاهد اعلام این فتواهای افراطی بوده اند. وی در عین حال خاطرنشان کرد: نیروهای اطلاعاتی و امنیتی فعالیت این گروه که قصد برانگیختن فتنه مذهبی دارد را زیر نظر گرفته و تحقیقاتی را در این زمینه آغاز کرده‌اند. گفتنی است در این فتوا تجارت با هر شهروند شیعه در کویت و همچنین مغازه ها و اماکن تجاری آنها ممنوع اعلام شده است در حالی که شیعیان حداقل
?? درصد از جمعیت کشور کویت را تشکیل می‌دهند.

اگر به دوستم شیر ندهی تو را طلاق میدهم!

شیخ شمس الدین بوروبی یکی از مشهورترین رجال افتاء کشور الجزایر اعلام کرد که یک خانم به او از شوهرش شکایت کرده، به این دلیل که شوهرش او را تهدید کرده است که اگر دوست مرا شیر ندهی طلاقت میدهم!
شیخ بوروبی اضافه میکند : چندین مورد درباره این فتوى (محرمیت با چندبار شیر خوردن) داشتیم که مؤثرترینش این حالت بود که این زن با حالت گریه میگفت که شوهر وهابی متدینش! به او دستور داد که به دوستش شیر دهد تا با هم محرم شوند و دوستش بتواند ماه رمضان را با آنها در یک خانه بگذراند و آن زن هم خیلی منفعل و متاثر شده بود . شوهر وهابی گفته است که اگر به دوستم شیر ندهی تو را طلاق میدهم...

فروش خانه به شیعیان عربستان حرام شد

تعدادی از سایت‌های وهابی، فتوایی را از سوی «عبد الله السعد المطیری» منتشر ساخته‌اند که در آن فروش مسکن و زمین به شیعیان عربستانی حرام اعلام شده است.
به گزارش شیعه آنلاین به نقل از برنا،این عالم وهابی ـ که به سازمان القاعده نیز وابستگی دارد ـ در فتوای خود با تأکید بر حرمت فروش ملک و زمین به شیعیان، دلیل صدور این فتوا را "جلوگیری از تاسیس دولت شیعی در عربستان" و در نهایت "ایستادگی در مقابل ازبین بردن دین اسلام" اعلام کرد!
این فتوا که با عنوان "پاسخی به مسلمانان و خصوصا تاجران"منتشر شده در پاسخ به سؤالی مبنی بر استفتا پیرامون حکم فروش زمین و مسکن به شیعیان در عربستان صادر شده است.
در ابتدای این فتوا آمده است،"بر مسلمانان جایز نیست که به رافضیان، ملک یا زمین فروخته و یا در این زمینه به آنها کمک شود چون این کمک به منزله همکاری با آنها در ارائه دین فاسدشان است."
گفتنی است در ماههای اخیر علاوه بر صدور فتواهای ضد شیعه در عربستان از سوی علمای وهابی، ده‌ها تن از شیعیان این کشور بر اثر این فتواهای تکفیری یا به دلایل واهی دیگر به دلایل مختلف بازداشت شده اند.

 


¤ نویسنده: فرهنک چهارمحل

نوشته های دیگران ( )

ساعت 1:38 صبح سه شنبه 89/2/14

ولایت فقیه

 

صفحه اصلی  خــبرنــامه     عکـس   دانستنیها   4سوق  یاداشتهای جدید

ولایت فقیه نظریه‌ای در فقه شیعه است که نظام سیاسی مشروع در دوران غیبت امام معصوم را بیان می‌کند. نظام جمهوری اسلامی ایران بر مبنای این نظریه تأسیس شده‌است.

این نظریه که بیش از همه توسط روح‌الله خمینی مطرح و تشریح شده، ولایت فقیه را به کلیه امور نه تنها شرعی و دینی، بلکه حکومتی و سیاستی، جانی و مالی گسترش می‌دهد. یعنی در زمان غیبت امام معصوم فقها نایبان امامان معصوم هستند و ولایت بر تمام امور مربوط به امام معصوم (حتی جهاد ابتدایی) دارند.

تعریف ولایت

ولایت از ریشه ولی آمده و معانی مختلفی در کتب لغت برای آن ذکر شده و در اصطلاحات متعددی کاربرد دارد. تعریف فقهی آن از جمله در کتب مربوط به نظریه ولایت فقیه؛ امارت و سلطنت بر جان و مال و امور دیگری و اولویت تصمیمات او نسبت به مولی (ولایت شونده) است.

آیت الله خمینی آن را اینچنین توضیح می‌دهد:

ولایت عبارت از نوعی سلطه‌است که دایره‌اش نسبت به مواردش گستردگی و محدودیت دارد. یا امر وضعی است که لازمه‌اش چنین سلطه‌ای است. بدین‌سان ولی انسان نابالغ کسی است که مطابق مصلحت او در امورش تصرف می‌کند. حاکم و ولی یک کشور نیز بر اساس مصلحت و به اقتضای سیاست ان کشور تصرف و عمل می‌کند.

 

 

 

تاریخچه

شیخ مرتضی انصاری از نخستین فقیهانی‌ست که به بحث در مورد ولایت فقیه می‌پردازد. او این بحث را در کتاب مکاسب خود مطرح کرده و منصب فقیه جامع‌الشرایط را در سه منصب افتا، قضا و سیاست شرح می‌دهد. او ولایت فقیه در افتا و قضاوت را می‌پذیرد ولی در گسترش آن به حوزه امور سیاسی تردید جدی دارد. او معتقد است «استقلال فقیه در تصرف اموال و انفس، جز آن‌چه از اخبار وارده در شأن علما تخیل می‌شود، به عموم ثابت نشده‌است.» و «اقامه دلیل بر وجوب اطاعت فقیه همانند امام جز آن‌چه با دلیل خاص خارج می‌شود، خار در خرمن کوبیدن است»

در واقع ولایت محدود فقیه مدتهاست که در فقه شیعه پذیرفته شده و به آن عمل می‌شود. از هنگام خلق مقام مرجعیت در سده چهارم قمری. بر مبنای این نظریه مجتهدین حق قضاوت، صدور فتوی و اخذ وجوهات شرعی را دارند.

به طور کلی فقه سیاسی رهبران مشروطه در دو بنیاد متفاوت توسعه یافته‌است، نخست اندیشه گران مخالف ولایت سیاسی فقیهان که مرتضی انصاری به این دسته تعلق دارد و دوم اندیشه‌های مبتنی بر ولایت سیاسی فقیه که صاحب جواهر، احمد نراقی و کاشف‌الغطاء مهمترین نمایندگان آن هستند. 


¤ نویسنده: فرهنک چهارمحل

نوشته های دیگران ( )

ساعت 1:37 صبح سه شنبه 89/2/14

ارزش عمر


قـطـارى وارد ایـستگاه مى شود. مسافران چند دقیقه مهلت دارند که به کارهایشان برسند. آنان کـه فـرصـت را غنیمت مى شمارند براى تهیه خوراک و غذا و نظافت و نماز و غیره مى شتابند و پـس از انجام کارها با آرامش دل بر جایگاه خود باز مى گردند. ولى آنهایى که از این فرصت اسـتـفـاده نـکرده و غافل بوده اند، یا به کارها نمى رسند یا از قطار عقب مى مانند. پس از حرکت قطار پشیمان مى شوند و پشیمانى سودى نخواهد داشت .
انسان ها در این دنیا مسافرانى هستند که مقصدشان آخرت است . عمر انسان مانند آن قطار سریع السـیـرى اسـت کـه بـه سرعت مى گذرد و این دنیا به منزله ایستگاه که به انسان هاى مسافر، فـرصـت انـجـام کـارهـاى خویش را مى دهد تا براى خود و براى راهى طولانى که در پیش دارند توشه اى برگیرند تا فردا پشیمان نشوند. پس باید مراقب بود و از فرصت ها استفاده کرد و از تـبـاه شـدن عـمـر و اسـتـعـداد جـلوگـیـرى کـرد. بـه قول

 

سعدى :
کاشکى قیمت انفاس بدانندى خلق
تا دمى چند که مانده است ، غنیمت شمرند

در اسـلام ، ارزش عـمـر بـسـتـگـى به ایمان ، عمل صالح ، بندگى خدا و اخلاق نیکو دارد. اگر کـسى عمرش را در راه تحصیل ایمان و معرفت ، بندگى خدا و کسب اخلاق انسانى صرف کند، از وقـت خود خوب استفاده کرده و در این صورت ، از ضرر و خسران در امان مانده و سعادتمند خواهد شد. امیر مؤ منان (ع ) فرمود:


(اِنَّ عُمْرَکَ مَهْرُ سَعادَتِکَ، اِنْ اَنْفَدْتَهُ فى طاعَةِ رَبِّکَ)1
هـمـانـا عـمـر تـو، مـهـریه سعادت و خوشبختى توست به شرط آنکه ، آن را در طاعت و بندگى پروردگارت ، به پایان ببرى .


کـسـانـى که عمر خود را، ضایع کرده و اوقاتى را که خدا براى رشد و کمالشان ، قرار داده ، صـرف هـوا و هـوس نـمـوده انـد، روز قـیامت ، دچار حسرت و اندوه و عذاب الهى مى شوند و در آن روز، بـیـدار شـده و مـى فـهـمـنـد کـه نباید عمر خود را، تلف و زندگى را به بیهودگى ، مى گذراندند. از این رو، فریاد برمى آورند که خداوندا! یک بار دیگر ما را به دنیا برگردان ، تـا تـمـام لحـظات زندگى را در کسب ایمان ، عمل صالح و اخلاق نیکو، صرف کنیم و از الطاف تو، بهره مند گردیم . ولى در پاسخ آنان ، گفته مى شود: باید وقتى که در دنیا بودید، از وقت و عمرتان ، بهره مى گرفتید.2

در مـقـابـل ایـنـهـا، کـسـانـى هـستند که عمر خود را غنیمت دانسته و در راه کسب ایمان و بندگى خدا کـوشـیـده انـد و رضـاى او را جـلب کـرده انـد و در آخرت نیز، از رضاى حق و بهشت او، بهره مند خواهند شد.
اولیاى گرامى اسلام ، از پیروانشان خواسته اند که ارزش عمر را دریافته و در راه حق و حقیقت ، اطـاعـت خـدا و خدمت به خلق ، بکوشند و از صرف اوقات پرارزش زندگى ، در راه هوا و هوس شیطانى ، بپرهیزند. امیر مؤ منان على (ع ) مى فرماید:
(اِنَّ اَوْقاتَکَ اَجْزاءُ عُمْرِکَ، فَلا تُنْفِدْ لَکَ وَقْتاً اِلاّ فی ما یُنْجی کَ)3
هـمـانـا وقت هاى تو، اجزاى عمر توست . پس وقتى را براى خود، سپرى مکن ، مگر در آنچه ، تو را نجات دهد.
همچنین مى فرماید:
(اِحْفَظْ عُمْرَکَ مِنَ التَّضْییعِ لَهُ فى غَیْرِ الْعِبادَةِ وَالطّاعاتِ)4
عمرت را از ضایع کردن در غیر عبادت و طاعت ها، حفظ کن .
در جاى دیگر مى فرماید:
(ضِیاعُ الْعُمْرِ بَیْنَ الاْ مالِ وَالْمُنى )5
ضایع شدن عمر، بین امیدها و آرزوهاست .
اغتنام فرصت در زندگى


فـرصـت هـایـى کـه در زندگى بشر پیش مى آید، ناپایدار و زودگذر است و ممکن است بزرگ تـریـن فـرصـت ثـمـربـخـش بـر اثـر کـمـتـریـن مـسـامـحـه و سـهـل انـگـارى از کف برود و براى صاحبش تنها ندامت باقى بماند. از این رو، اولیاى گرامى اسلام در برنامه هاى تربیتى خود این نکته را مورد توجه قرار داده و همواره خطر از دست رفتن فـرصـتـهـا را بـه پـیـروان خـود خـاطـرنـشـان کـرده انـد. چـنـان کـه رسول خدا(ص ) مى فرماید:
(اِنَّ لِرَبِّکُمْ فى اَیّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٍ اَلا فَتَعَرَّضُوا لَها)6
هـمـانـا در ایام زندگى شما لحظاتى است که در معرض نسیم حیات بخش پروردگارتان قرار مـى گـیـریـد (و فـرصـت هـاى مناسبى به دست مى آورید) بکوشید که خویشتن را در مسیر نسیم فیض الهى قرار دهید.
حضرت على (ع ) نیز مى فرماید:
(اَلْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ)7
فرصت مانند ابر (از افق زندگى ) مى گذرد. پس فرصت هاى خیر را غنیمت بشمرید (و از آنها استفاده کنید).
در غنیمت داشتن فرصت عمر به نکات زیر باید توجه کرد:
1 ـ دنـیـا مـحـلّ کـار، کـوشـش و عـمـل اسـت و آخـرت ، جـاى بـهـره بـردارى از عمل دنیا، باید کارى کرد که در آخرت دچار حسرت نشد. قرآن کریم مى فرماید:
(وَ اَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ اِذْ قُضِىَ الاَْمْرُ وَ هُمْ فى غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا یُؤْمِنُونَ)8
آنـــان (سـتـمگران ) را از روز حسرت [ روز رستاخیز که براى همه مایه تاءسف است ] بترسان ،در آن هنگام که همه چیز پایان مى یابد! و آنها در غفلتند و ایمان نمى آورند!
سعدى مى گوید:
صاحبا عمر، عزیز است غنیمت دانش
گوى خیرى که توانى ببر از میدانش
جاى گریه است بر این عمر که چون خنده گل
پنج روزى است بقاى دهن خندانش 9
2 ـ در قـیامت عمر، جوانى و مال انسان مورد پرسش قرار مى گیرند. چنان که امام صادق (ع ) مى فرماید:
از جمله مواعظ لقمان به فرزندش این بود که در قیامت وقتى در موقف حساب قرار گرفتى ، از تو درباره چهار چیز مى پرسند:
(عـَنْ شـَبـابـِکَ فـی مـا اَبـْلَیـْتـَهُ وَ عـُمـْرِکَ فـی مـا اَفـْنـَیـْتـَهُ وَ مـالِکَ مـِمَّا اکْتَسَبْتَهُ وَ فی ما اَنْفَقْتَهُ)10
(مى پرسند) جوانى ات را چگونه پوساندى و نابود کردى ؟ عمرت را در چه راه فانى ساختى ؟ مالت را از کجا به دست آوردى و در چه راه صرف کردى ؟
در مـیـان چـهـار مـورد مـزبـور، دو مـورد اول (نـعـمـت جوانى و نعمت عمر) که موضوع بحث ماست از گـرانـبـهـاتـریـن نـعـمـت هـاى خـداونـد هـسـتـنـد؛ دوران جـوانـى بـهـتـریـن فـرصـت بـراى نـیل به پیروزى هاى درخشان زندگى است ، خداى مهربان در جسم و جان جوانان به طور طبیعى سـرمـایـه هـایـى را بـه امانت سپرده که اگر به خوبى مورد استفاده قرار گیرند، مى توانند موجبات خوشبختى و سعادت جوانان را در دنیا و آخرت فراهم آورند.

¤ نویسنده: فرهنک چهارمحل

نوشته های دیگران ( )

<      1   2   3   4   5      >

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
1
:: بازدید دیروز ::
4
:: کل بازدیدها ::
22633

:: درباره من ::

زندگینامه امام علی (ع)


:: لینک به وبلاگ ::

زندگینامه امام علی (ع)

:: آرشیو ::

اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
اردیبهشت 89
مرداد 89

:: اوقات شرعی ::

:: خبرنامه وبلاگ ::